جدول جو
جدول جو

معنی خشکه نو - جستجوی لغت در جدول جو

خشکه نو
(خُ کِ)
دهی است جزء دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل، واقع در 42 هزارگزی باختر گرمی و 25 هزارگزی شوسۀ گرمی اردبیل. این دهکده کوهستانی با آب و هوای گرمسیری است. آب آن از چشمه و رود درآورد و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خشکه پز
تصویر خشکه پز
نانوایی که نان خشک یا نان روغنی می پزد
فرهنگ فارسی عمید
(خُ کَ رَ)
نام گروهی و ناحیه ای است به هرسین. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(خُ کِ)
دهی است از دهستان حسن آباد بخش حومه شهرستان سنندج، واقع در 12 هزارگزی جنوب سنندج و 5 هزارگزی باختر راه شوسۀ سنندج به کرمانشاهان این دهکده در جلگه قرار دارد با آب و هوای نواحی سردسیری. آب آنجا از چشمه و محصول آنجا غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالروست. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(خُ کَ / کِ پُ لَ / لُو)
کته خشکه پلاو. رجوع به خشکه پلاو شود
لغت نامه دهخدا
(خُ کَ / کِ پَ)
آنکه نان روغنی ونان دوالکه و دو تنوره پزد. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خشکه پز
تصویر خشکه پز
نانوائی که نان روغنی و خشک می پزد
فرهنگ لغت هوشیار
نان خشک
فرهنگ گویش مازندرانی
چوب خشک
فرهنگ گویش مازندرانی
سوختن اشیا، نباتات یا جانداران بی واسطه ی آتش و تحت شرایطی
فرهنگ گویش مازندرانی
گوسفندی که زود هنگام بزاید
فرهنگ گویش مازندرانی
نهری که از ارش اهلم رستاق انشعاب یابد
فرهنگ گویش مازندرانی
نام مرتعی در کجور
فرهنگ گویش مازندرانی